عضله گراسیلیس (gracilis)، یکی از عضلات مهم و چند عملکردی اندام تحتانی، نقش حیاتی در حرکات و ثبات بدن ایفا میکند. این مقاله از سایت بنیاد سلامت دکتر حوصله به بررسی جامع این عضله میپردازد. ابتدا به تعریف و ماهیت گراسیلیس پرداخته، سپس موقعیت آناتومیکی آن را شرح میدهد.
در ادامه، سر ثابت و متحرک عضله بررسی شده و سیستمهای عصبرسانی و خونرسانی آن تشریح میگردد. عملکرد گراسیلیس از دو منظر آناتومی و بیومکانیک مورد تحلیل قرار میگیرد. سپس، انواع آسیبهای این عضله و دلایل بروز آنها بررسی میشود. در نهایت، مؤثرترین تمرینات برای تقویت گراسیلیس معرفی میگردد. هدف این مقاله، ارائه دیدگاهی جامع و علمی از عضله گراسیلیس است که میتواند برای متخصصان پزشکی، فیزیولوژیستهای ورزشی و محققان علوم حرکتی مفید باشد.
فهرست محتوا
Toggleعضله گراسیلیس چیست؟
عضله «گراسیلیس» یکی از عضلات مهم و طولانی در بخش داخلی ران است که به عنوان عضوی از گروه عضلات «اداکتور» شناخته میشود. این عضله از ناحیه پایینی «استخوان پوبیس (Pubis)» و «راموس ایسکیوپوبیک (Ischiopubic ramus)» منشأ میگیرد و به طور عمودی در امتداد ران به سمت پایین حرکت میکند.
در این مسیر، «گراسیلیس» از بخش داخلی ران عبور کرده و در نهایت به سطح داخلی «تیبیا (Tibia)» در نزدیکی زانو متصل میشود. اتصال این عضله به استخوان «تیبیا» از طریق یک «تاندون» نازک و گرد صورت میپذیرد که در نزدیکی «کوندیل داخلی ( Medial Condyle of Femur)» تیبیا در ناحیهای به نام «پس آنسرینوس (Pes anserinus)» قرار میگیرد.
از نظر عملکرد، «گراسیلیس» در چندین حرکت مهم نقش دارد. این عضله در حرکات «ادداکشن» ران، که به نزدیک کردن ران به خط میانی بدن اشاره دارد، «فلکشن» زانو، که به خم کردن زانو اشاره دارد، و همچنین «چرخش داخلی» ران مشارکت میکند. به دلیل این که «گراسیلیس» عضلهای دو مفصلی است، میتواند بر روی هر دو مفصل ران و زانو تأثیر بگذارد و در حفظ تعادل و پایداری بدن، به ویژه در هنگام راه رفتن و دویدن، نقش مهمی دارد.
«گراسیلیس» با وجود این که ضعیفترین عضو گروه عضلات «اداکتور» است، به دلیل موقعیت سطحی و طول بلند خود، به راحتی قابل لمس و تشخیص است. همچنین، این عضله با همکاری سایر عضلات ران و ساق پا، حرکات پیچیده و هماهنگی را در بدن ایجاد میکند و به تثبیت و کنترل حرکات مفاصل کمک میکند.
محل قرارگیری عضله گراسیلیس
عضله گراسیلیس در کمپارتمان داخلی ران قرار دارد و مسیری طولانی را از لگن تا ساق پا طی میکند. این عضله از «شاخه تحتانی پوبیس» و «تنه پوبیس» نشأت میگیرد. در ابتدا، گراسیلیس به صورت یک «آپونوروز» نازک از سه نقطه مشخص شروع میشود: حاشیه داخلی نیمه پایینی تنه قدامی پوبیس، تمام سطح شاخه تحتانی پوبیس، و بخش کوچکی از شاخه ایسکیوم نزدیک به محل اتصال آن با شاخه تحتانی پوبیس.
سپس، به سمت پایین و داخل ران امتداد مییابد و از پشت «تاندون سارتوریوس (sarterious)» و «کندیل داخلی فمور» عبور میکند. در نهایت، تاندون گراسیلیس در اطراف «کندیل داخلی تیبیا» میچرخد و به پس آنسرینوس میپیوندد. محل اتصال نهایی آن در سطح داخلی «تیبیای فوقانی» پایینتر از کندیل است. این موقعیت آناتومیکی به گراسیلیس امکان میدهد تا بر حرکات مفاصل هیپ و زانو تاثیرگذار باشد.
بررسی سر ثابت و سر متحرک عضله گراسیلیس
عضله گراسیلیس دارای یک «سر ثابت» و یک «سر متحرک» است. سر ثابت یا «اوریجین» این عضله از سه نقطه مشخص در استخوان لگن نشأت میگیرد. این نقاط شامل «حاشیه داخلی نیمه پایینی تنه قدامی پوبیس»، «تمام سطح شاخه تحتانی پوبیس»، و «بخش کوچکی از شاخه ایسکیوم» نزدیک به محل اتصال آن با شاخه تحتانی پوبیس است.
سر ثابت به صورت یک «آپونوروز» نازک شروع میشود و به تدریج به بافت عضلانی تبدیل میگردد. سر متحرک یا «اینسرشن» گراسیلیس، پس از طی مسیری طولانی در داخل ران، به «تاندون» تبدیل شده و به «پای غازی» میپیوندد. این تاندون در نهایت به «سطح داخلی تیبیای فوقانی»، درست پایینتر از کندیل داخلی، متصل میشود. این ساختار آناتومیکی منحصر به فرد، به گراسیلیس اجازه میدهد تا بر حرکات مفاصل هیپ و زانو تأثیرگذار باشد.
سیستم عصبرسانی عضله گراسیلیس
عصبرسانی عضله گراسیلیس توسط «شاخه قدامی عصب ابتوراتور» انجام میشود. این عصب از «شبکه کمری» نشأت گرفته و از ریشههای عصبی «L2 تا L4» تشکیل میشود. مسیر عصب ابتوراتور از امتداد «خط ایلیوپکتینئال» عبور کرده، وارد «کانال ابتوراتور» میشود و پس از خروج از «سوراخ ابتوراتور»، به دو شاخه قدامی و خلفی تقسیم میگردد.
شاخه قدامی، مسئول عصبدهی به گراسیلیس است. این شاخه معمولاً به دو بخش تقسیم میشود: یکی سطحی و دیگری عمقی نسبت به «پدیکل اصلی» عضله. سپس، به دو تا شش شاخه نزولی تقسیم میشود که در طول عضله امتداد مییابند. از شاخه اصلی، یک یا دو انشعاب به سمت بالا میروند تا بخش فوقانی گراسیلیس را عصبدهی کنند.
الگوی عصبدهی داخل عضلانی گراسیلیس به صورت «کمپارتمانهای عصبی-عضلانی» است. این ساختار، 5 تا 7 کمپارتمان مجزا را تشکیل میدهد که هر کدام میتوانند به طور مستقل عمل کنند. این ویژگی، امکان کنترل دقیق و انتخابی بخشهای مختلف عضله را فراهم میکند.
از نظر «نوروفیزیولوژی»، فیبرهای عصبی گراسیلیس شامل انواع «آلفا موتونورونها» برای کنترل انقباض عضلانی، «گاما موتونورونها» برای تنظیم حساسیت «دوکهای عضلانی»، و فیبرهای «حسی آوران» برای ارسال اطلاعات حسی به سیستم عصبی مرکزی است. این ترکیب، امکان کنترل ظریف حرکت و حس عمقی را فراهم میکند.
«پلاستیسیتی عصبی» در سیستم عصبرسانی گراسیلیس نیز قابل توجه است. در صورت آسیب جزئی به عصب ابتوراتور، مکانیسمهای جبرانی مانند «جوانه زدن جانبی» اکسونها میتواند به بازیابی عملکرد کمک کند. این ویژگی در توانبخشی و بهبود پس از آسیبهای عصبی اهمیت دارد.
سیستم خونرسانی عضله گراسیلیس
خونرسانی عضله گراسیلیس از طریق شبکهای پیچیده از عروق انجام میشود. منبع اصلی تغذیه خونی این عضله، «شریان مخصوص عضلات نزدیک کننده» است که شاخهای از «شریان فمورال عمقی» محسوب میشود. این شریان از سطح جانبی وارد گراسیلیس شده و در حدود یک سوم فاصله از مبدأ عضله، خونرسانی را آغاز میکند.
بخش فوقانی گراسیلیس همچنین از «شریان محیطی فمورال داخلی» تغذیه میشود. یک سوم تحتانی عضله نیز توسط شاخه کوچکی از «شریان فمورال» خونرسانی میشود. الگوی توزیع داخل عضلانی شریانها به سه نوع تقسیم میشود: «دوشاخهای»، «آرایهای» و «دو پدیکلی». در هر «پدیکل اصلی»، دو «ورید همراه» در کنار شریان قرار دارند، یکی در سطح قدامی-تحتانی و دیگری در سطح خلفی-فوقانی شریان.
این وریدها مسئول تخلیه خون از نواحی مشخصی از عضله هستند. «آناستوموزهای» عروقی بین شاخههای مختلف، به ویژه در سطح قدامی عضله، وجود دارد که جریان خون را در شرایط مختلف تضمین میکند. این سیستم خونرسانی پیچیده، تأمین اکسیژن و مواد مغذی کافی برای عملکرد بهینه گراسیلیس را تضمین میکند و به حفظ سلامت و کارایی این عضله در شرایط مختلف فیزیولوژیک و پاتولوژیک کمک مینماید.
عملکرد عضله گراسیلیس از نظر آناتومی
عضله گراسیلیس از نظر آناتومیکی، عملکردهای متنوعی را در مفاصل هیپ و زانو ایفا میکند. این عضله به دلیل عبور از دو مفصل، جزو عضلات «دو مفصلی» محسوب میشود. در مفصل هیپ، گراسیلیس به عنوان یک «نزدیک کننده» عمل میکند و ران را به سمت خط وسط بدن حرکت میدهد. همچنین، این عضله در «خم کردن» و «چرخش داخلی» مفصل هیپ نقش دارد، هرچند این عملکردها نسبتا ضعیف هستند.
در مفصل زانو، گراسیلیس به عنوان یک «خم کننده» قوی عمل میکند و به «چرخش داخلی» ساق پا کمک مینماید. این عملکردها زمانی که زانو در حالت نیمه خم قرار دارد، بیشترین تاثیر را دارند. گراسیلیس همچنین در ثبات «داخلی-جانبی» زانو نقش مهمی ایفا میکند.
از نظر آناتومیکی، این عضله با قرار گرفتن در سطح داخلی ران، به حفظ تعادل لگن در حین راه رفتن کمک میکند. در فعالیتهایی مانند دویدن یا پریدن، گراسیلیس با همکاری سایر عضلات نزدیککننده، به کنترل حرکات جانبی ران و ثبات لگن کمک میکند. این تنوع عملکردی، گراسیلیس را به عضلهای چند منظوره در حرکات اندام تحتانی تبدیل کرده است.
عملکرد عضله گراسیلیس از نظر بیومکانیک
از دیدگاه بیومکانیکی، عضله گراسیلیس نقش مهمی در توزیع نیرو و حفظ تعادل در اندام تحتانی ایفا میکند. این عضله با ساختار «یونی پنیت» و آرایش مارپیچی فیبرهای عضلانی، قادر به تولید نیروی قابل توجهی در طول دامنه حرکتی خود است.
در مفصل هیپ، گراسیلیس با ایجاد «گشتاور نزدیک کننده»، به کنترل حرکات جانبی لگن کمک میکند. این عملکرد در حفظ «تعادل استاتیک» و «دینامیک» بدن حین ایستادن روی یک پا یا راه رفتن حیاتی است. در مفصل زانو، گراسیلیس با تولید «گشتاور خم کننده» و «چرخش داخلی»، در کنترل حرکات ساق پا نقش دارد.
این عضله همچنین به عنوان یک «استابلایزر دینامیک» عمل میکند و به ثبات «داخلی-جانبی» زانو کمک مینماید. از نظر «کینماتیک»، گراسیلیس در فاز «نوسان» راه رفتن، به کنترل حرکت ران و آمادهسازی اندام برای «فاز استقرار» کمک میکند.
در فعالیتهای ورزشی مانند دویدن یا پریدن، این عضله با جذب و توزیع نیروهای وارده، به کاهش فشار بر مفاصل کمک میکند. از نظر «کینتیک»، گراسیلیس با تولید نیروی «اکسنتریک» حین فرود، به جذب شوک و کنترل حرکت کمک میکند. این ویژگیهای بیومکانیکی، گراسیلیس را به عنصری کلیدی در عملکرد بهینه اندام تحتانی تبدیل کرده است.
آسیبهای عضله گراسیلیس
عضله گراسیلیس، علیرغم ظرافت ساختاری، مستعد انواع آسیبها است. شایعترین آسیب این عضله، «کشیدگی» یا «استرین» است که به سه درجه تقسیم میشود. «استرین درجه یک» شامل کشیدگی خفیف فیبرهای عضلانی است. «استرین درجه دو» با پارگی جزئی فیبرها مشخص میشود، در حالی که «استرین درجه سه» پارگی کامل عضله را نشان میدهد. «سندرم فشار کمپارتمان» میتواند گراسیلیس را تحت تأثیر قرار دهد و منجر به اختلال در خونرسانی شود. «میوزیت استخوانساز» یک عارضه نادر است که در آن بافت استخوانی در عضله گراسیلیس تشکیل میشود.
«تاندینوپاتی» گراسیلیس، به ویژه در محل اتصال به «پای غازی»، میتواند رخ دهد. «سندرم پای غازی» که شامل التهاب محل اتصال گراسیلیس، سارتوریوس و سمی تندینوسوس است، میتواند این عضله را درگیر کند. «آسیبهای عصبی» مانند «نوروپاتی عصب ابتوراتور» میتواند منجر به ضعف یا آتروفی گراسیلیس شود. در موارد نادر، «تومورهای عضلانی» مانند «رابدومیوسارکوما» ممکن است گراسیلیس را درگیر کنند. «سندرم مایوفاشیال» میتواند باعث ایجاد «نقاط ماشهای» در این عضله شود. آسیبهای ناشی از «استفاده بیش از حد» در ورزشکاران، به ویژه در رشتههایی مانند فوتبال و هاکی، شایع است.
دلایل بروز آسیبهای عضله گراسیلیس
آسیبهای عضله گراسیلیس میتواند ناشی از عوامل متعددی باشد. «عدم تعادل عضلانی» بین گراسیلیس و سایر عضلات نزدیک کننده ران میتواند منجر به فشار بیش از حد بر این عضله شود. «انعطافپذیری ناکافی» گراسیلیس، به ویژه در ورزشکاران، خطر کشیدگی را افزایش میدهد.
«ضعف عضلانی» در گروه نزدیک کنندهها میتواند باعث جبران بیش از حد گراسیلیس و آسیب متعاقب آن شود. «تکنیک نادرست» در فعالیتهای ورزشی، مانند تغییر جهت ناگهانی در فوتبال یا هاکی، میتواند به استرین گراسیلیس منجر شود. «افزایش ناگهانی شدت تمرینات» بدون آمادگی کافی، خطر آسیب را بالا میبرد. «ناهنجاریهای بیومکانیکی» مانند «پرونیشن بیش از حد پا» یا «والگوس زانو» میتواند فشار اضافی بر گراسیلیس وارد کند.
«سندرم استفاده بیش از حد» در ورزشکاران استقامتی میتواند منجر به «میکروتروماهای» مکرر در گراسیلیس شود. «اختلالات عصبی-عضلانی» مانند «نوروپاتی عصب ابتوراتور» میتواند عملکرد گراسیلیس را مختل کند. «تروماهای مستقیم» به ناحیه داخلی ران، مانند ضربات در ورزشهای رزمی، میتواند باعث آسیب حاد گراسیلیس شود. «کاهش خونرسانی» ناشی از «آترواسکلروز» یا «واسکولیت» میتواند زمینهساز آسیب باشد. «اختلالات هورمونی» مانند «کمبود تستوسترون» میتواند بر قدرت و انعطافپذیری گراسیلیس تأثیر منفی بگذارد. «سن بالا» با کاهش الاستیسیته بافت همراه است و خطر آسیب را افزایش میدهد.
بهترین حرکات برای تقویت عضله گراسیلیس
برای تقویت عضله «گراسیلیس»، انجام تمرینات خاصی که این عضله را هدف قرار میدهند بسیار مؤثر است. یکی از بهترین حرکات برای کشش این عضله، «کشش کشاله خوابیده» است. در این حرکت، فرد به پشت خوابیده و پاها را به صورت عمودی روی دیوار قرار میدهد و سپس با باز کردن پاها به طرفین، کششی ملایم را در داخل ران احساس میکند.
حرکت «راه رفتن با زانو بالا»
این تمرین نیز یک کشش دینامیک است که با بالا بردن زانو به سمت قفسه سینه و سپس چرخاندن آن به بیرون، عضله «گراسیلیس» را به طور فعال تحریک میکند. این حرکت باعث افزایش انعطافپذیری و تقویت عضله میشود.
حرکت «پروانه ایزومتریک»
برای تقویت ایزومتریک عضله گراسیلیس توصیه میشود. در این تمرین، فرد به پشت دراز کشیده، زانوها را خم کرده و کف پاها را به هم نزدیک میکند. با فشار دادن زانوها به سمت بیرون در مقابل مقاومت، عضله «گراسیلیس» به طور ایزومتریک تقویت میشود.
حرکت «ادداکشن نشسته»
از مؤثرترین تمرینات برای تقویت مستقیم عضله گراسیلیس است. در این حرکت، فرد با فشردن صفحات دستگاه به یکدیگر، وزنهها را بالا میبرد و سپس به آرامی پاها را باز میکند.
رفرنس:
https://www.kenhub.com/en/library/anatomy/gracilis-muscle
https://teachmeanatomy.info/encyclopaedia/g/gracilis/
https://www.verywellhealth.com/gracilis-muscle-anatomy-4774807
https://www.rehabhero.ca/exercise/tag/Gracilis
https://www.livestrong.com/article/422192-exercises-for-the-gracilis-muscle/
جدول:
محل قرارگیری |
عضله گراسیلیس در کمپارتمان داخلی ران قرار دارد و مسیری طولانی را از لگن تا ساق پا طی میکند. |
سر ثابت |
این نقاط شامل «حاشیه داخلی نیمه پایینی تنه قدامی پوبیس»، «تمام سطح شاخه تحتانی پوبیس»، و «بخش کوچکی از شاخه ایسکیوم» نزدیک به محل اتصال آن با شاخه تحتانی پوبیس است. |
سر متحرک |
این تاندون در نهایت به «سطح داخلی تیبیای فوقانی»، درست پایینتر از کندیل داخلی، متصل میشود. |
خونرسانی |
منبع اصلی تغذیه خونی این عضله، «شریان مخصوص عضلات نزدیک کننده» است که شاخهای از «شریان فمورال عمقی» محسوب میشود. |
عصبرسانی |
عصبرسانی عضله گراسیلیس توسط «شاخه قدامی عصب ابتوراتور» انجام میشود. |
عملکرد |
نزدیک کردن مفصل ران خمکردن چرخش داخلی هیپ |