عضله سراتوس انتریور (Serratus Anterior) در فضای آناتومی انسان و در عملکرد بهینه کمربند شانهای، نقشی حیاتی ایفا میکند. این عضله بادبزنی شکل، که به «عضله بوکسور» نیز معروف است در حرکات شانه و ثبات کتف اهمیت ویژهای دارد. در این مقاله قرار است به بررسی جامع آناتومی، عملکرد و اهمیت بالینی عضله سراتوس انتریور بپردازیم. ما ساختار، محل قرارگیری، عصبرسانی و خونرسانی این عضله را مورد مطالعه قرار خواهیم داد. همچنین، نقش آن در بیومکانیک شانه، آسیبهای شایع و روشهای تقویت این عضله کلیدی را بررسی خواهیم کرد. با مقاله ی دکتر حوصله همراه ما باشید.
فهرست محتوا
Toggleعضله سراتوس انتریور چیست؟
عضله سراتوس انتریور یک عضله بزرگ و پهن است که در دیواره جانبی قفسه سینه قرار دارد. این عضله به شکل بادبزن یا ارهای است و به همین دلیل به آن «عضله دندانهای قدامی» نیز میگویند. عضله سراتوس انتریور از نظر ساختاری به سه بخش فوقانی، میانی و تحتانی تقسیم میشود.
بخش فوقانی از دندههای اول و دوم منشا میگیرد، بخش میانی از دندههای دوم و سوم، و بخش تحتانی که قویترین قسمت است، از دندههای چهارم تا نهم سرچشمه میگیرد. این عضله پس از عبور از زیر «استخوان کتف» به لبه داخلی آن متصل میشود.
عضله سراتوس انتریور نقش مهمی در حرکات شانه و «کمربند شانهای» ایفا میکند. این عضله به دلیل اهمیتش در حرکات ورزشی مانند مشتزنی، به عضله بوکسور نیز معروف است. ساختار «چندپری» عضله سراتوس انتریور به آن اجازه میدهد تا نیروی زیادی را در طیف وسیعی از حرکات اعمال کند. این عضله همچنین در تنفس عمیق به عنوان یک عضله کمکی تنفسی عمل میکند.
محل قرارگیری عضله سراتوس انتریور
عضله سراتوس انتریور در دیواره جانبی قفسه سینه قرار دارد و بخش عمده آن در زیر «استخوان کتف» و عضلات سینهای پنهان است. این عضله از سطح خارجی و فوقانی 8 تا 9 دنده اول شروع شده و به سمت خلف و داخل امتداد مییابد.
محل دقیق قرارگیری آن بین عضلات «پکتورالیس ماژور» و «لاتیسیموس دورسی» است که به راحتی قابل لمس است. در افراد عضلانی، ممکن است بخشی از عضله سراتوس انتریور از زیر «زائده آگزیلاری» قابل مشاهده باشد. این عضله پس از عبور از زیر استخوان کتف، به لبه داخلی آن متصل میشود. محل اتصال آن از «زاویه فوقانی» تا «زاویه تحتانی» کتف امتداد دارد.
عضله سراتوس انتریور با «عضله ساب اسکاپولاریس» مجاورت نزدیک دارد و توسط «بورس سوپراسراتوس» از آن جدا میشود. همچنین، «بورس اینفراسراتوس» این عضله را از دندهها جدا میکند. قسمت تحتانی عضله سراتوس انتریور با «عضله ابلیک خارجی شکم» تداخل دارد و در برخی موارد، فیبرهای آنها با هم ترکیب میشوند. این موقعیت آناتومیک خاص به عضله سراتوس انتریور اجازه میدهد تا نقش مهمی در حرکات و ثبات «کمربند شانهای» ایفا کند.
بررسی سر ثابت سراتوس انتریور
عضله سراتوس انتریور دارای ساختار پیچیدهای است که شامل سر ثابت و سر متحرک میشود. سر ثابت یا «اوریجین» این عضله از سطوح قدامی-جانبی 8 تا 9 دنده اول منشأ میگیرد. این نقاط اتصال به شکل انگشتی یا «دیجیتیشن» هستند که به عضله ظاهری دندانهای میدهند. سر ثابت به سه بخش تقسیم میشود: بخش فوقانی از دندههای اول و دوم، بخش میانی از دندههای دوم و سوم، و بخش تحتانی از دندههای چهارم تا نهم منشأ میگیرد.
بررسی سر متحرک سراتوس انتریور
سر متحرک یا «اینسرشن» عضله سراتوس انتریور به سطح قدامی لبه داخلی استخوان کتف متصل میشود. این اتصال از زاویه فوقانی تا زاویه تحتانی کتف امتداد دارد. بخش فوقانی عضله به زاویه فوقانی کتف، بخش میانی به لبه داخلی، و بخش تحتانی به لبه داخلی و زاویه تحتانی کتف متصل میشود.
ساختار «مولتیپنیت» عضله سراتوس انتریور، که شامل فیبرهای عضلانی مورب بین «سپتاهای تاندونی» است، به آن قدرت و انعطافپذیری میبخشد. این آرایش خاص فیبرها امکان اعمال نیرو در جهات مختلف را فراهم میکند. همچنین، اتصال بخش تحتانی عضله سراتوس انتریور به «عضله ابلیک خارجی شکم» در برخی افراد، ارتباط عملکردی بین تنه و اندام فوقانی ایجاد میکند. این ویژگیهای آناتومیک، عضله سراتوس انتریور را برای انجام وظایف متنوع در حرکات شانه و ثبات کتف آماده میسازد.
سیستم عصبرسانی سراتوس انتریور
عصبرسانی عضله سراتوس انتریور توسط «عصب توراسیک طویل» انجام میشود. این عصب از بخش فوقانی «تنه فوقانی شبکه بازویی» منشأ میگیرد و معمولاً از ریشههای عصبی «C5»، «C6» و «C7» تشکیل میشود. مسیر عصب توراسیک طویل به صورت نزولی روی سطح عضله سراتوس انتریور است که این امر آن را مستعد آسیب در برخی اعمال جراحی، به ویژه در «دایسکشن غدد لنفاوی آگزیلاری»، میکند.
قطر نسبتاً کوچک عصب توراسیک طویل در مقایسه با سایر اعصاب شبکه بازویی، بافت همبند اندک و مسیر سطحی آن روی عضله سراتوس انتریور، آسیبپذیری آن را افزایش میدهد. عوامل غیرجراحی نیز میتوانند باعث آسیب این عصب شوند، از جمله: فشار عصب توسط «عضله اسکالن میانی»، دنده دوم یا غلاف فاسیایی؛ گیر افتادن در عضلات اسکالن میانی یا خلفی؛ و کشش مستقیم عصب.
نکته قابل توجه این است که عصبرسانی بخشهای مختلف عضله سراتوس انتریور متفاوت است. بخش فوقانی دو منبع عصبی دارد: یک شاخه مستقل غیرمرتبط با تنه اصلی عصب توراسیک طویل، و خود عصب توراسیک طویل. شاخه مستقل از «C4»، «C5» یا «C6» منشأ میگیرد و مسیری مشابه اعصاب عضله «لواتور اسکاپولا» دارد.
بخش میانی توسط عصب توراسیک طویل که در یک سوم قدامی بین منشأ و محل اتصال نزول میکند، عصبدهی میشود. بخش تحتانی نیز مانند بخش فوقانی، دو منبع عصبی دارد:
عصب توراسیک طویل و شاخهای از «عصب بین دندهای».
این الگوی پیچیده عصبرسانی نشان میدهد که بخش فوقانی عضله سراتوس انتریور ممکن است ارتباط نزدیکی با عضله لواتور اسکاپولا داشته باشد، در حالی که بخشهای میانی و تحتانی عملکرد اصلی عضله سراتوس انتریور را بر عهده دارند.
سیستم خونرسانی سراتوس انتریور
خونرسانی عضله سراتوس انتریور توسط شبکهای پیچیده از عروق خونی انجام میشود. سه شریان اصلی در این فرآیند نقش دارند: شریان «توراسیک جانبی»، شریان «توراسیک فوقانی» و شریان «توراکودورسال». شریان «توراسیک جانبی» که به «شریان پستانی خارجی» نیز معروف است، از «شریان آگزیلاری» منشا میگیرد.
این شریان در امتداد حاشیه تحتانی عضله «پکتورالیس مینور» جریان مییابد و خون اکسیژندار را به عضله سراتوس انتریور و عضله «پکتورالیس ماژور» میرساند. شاخههایی از این شریان از عرض «ناحیه آگزیلاری» عبور کرده و به «غدد لنفاوی آگزیلاری» و عضله «ساب اسکاپولاریس» خونرسانی میکنند.
«شریان توراسیک فوقانی» معمولا اولین انشعاب «شریان آگزیلاری» است، اما گاهی ممکن است از «شریان توراکوآکرومیال» منشا بگیرد. این شریان مسئول خونرسانی به بخش فوقانی عضله سراتوس انتریور و همچنین فضاهای بین دندهای اول و دوم است. «شریان توراکودورسال» خونرسانی به بخش تحتانی عضله سراتوس انتریور و عضله «لاتیسیموس دورسی» را بر عهده دارد. این شریان از «شریان ساب اسکاپولار» منشأ میگیرد.
نکته قابل توجه این است که در برخی موارد، واریاسیونهای عروقی در خونرسانی «فلپ میواسئوس سراتوس انتریور» مشاهده شده است. در این موارد، شریان توراسیک جانبی ممکن است تأمینکننده اصلی خون برای قسمتهای تحتانی عضله باشد. همچنین، در برخی مطالعات، وجود ارتباطات عروقی بین «پدیکل توراسیک جانبی» و «پریوست دندهها» گزارش شده است، که با توصیفات معمول از ارتباطات شاخههای «پدیکل توراکودورسال» متفاوت است.
عملکرد عضله سراتوس انتریور از نظر آناتومی
عضله سراتوس انتریور از نظر آناتومیک، نقشهای متعددی در حرکات و ثبات «کمربند شانهای» ایفا میکند. این عضله به دلیل ساختار منحصر به فرد و محل اتصالش، عملکردهای پیچیدهای دارد. اولین و مهمترین عملکرد عضله سراتوس انتریور، «پروتراکشن» استخوان کتف است. این حرکت باعث میشود کتف به سمت جلو و دور از ستون فقرات حرکت کند. همچنین این عضله نقش کلیدی در «چرخش بالایی» کتف دارد که برای بالا بردن بازو بالای سر ضروری است.
عضله سراتوس انتریور با فشار دادن کتف به قفسه سینه، به عنوان یک «تثبیتکننده» مهم عمل میکند. این عملکرد برای جلوگیری از «بالزدگی کتف» حیاتی است. بخش تحتانی عضله، که قویترین بخش آن است, نقش مهمی در این تثبیت ایفا میکند.
از نظر آناتومیک، عضله سراتوس انتریور با عضله «تراپزیوس» همکاری نزدیکی دارد. این دو عضله با هم «زوج نیرو» تشکیل میدهند که برای حرکات هماهنگ کتف ضروری است. در حین «ابداکشن» بازو، عضله سراتوس انتریور با چرخش بالایی کتف، به افزایش دامنه حرکتی کمک میکند.
علاوه بر این، عضله سراتوس انتریور در تنفس عمیق نقش دارد. هنگامی که کتف ثابت است، انقباض این عضله میتواند به بالا کشیدن دندهها کمک کند و به عنوان یک «عضله کمکی تنفسی» عمل نماید.
ساختار «چندپری» عضله سراتوس انتریور به آن اجازه میدهد تا در طیف وسیعی از حرکات، نیروی قابل توجهی اعمال کند. این ویژگی آناتومیک، عضله سراتوس انتریور را برای فعالیتهای مختلف از جمله ورزشهای پرتابی و ضربهای مناسب میسازد.
عملکرد عضله سراتوس انتریور از نظر بیومکانیک
از دیدگاه بیومکانیک، عضله سراتوس انتریور نقش حیاتی در «کینماتیک اسکاپولوتوراسیک» ایفا میکند. این عضله با ایجاد «زوج نیرو» همراه با عضله «تراپزیوس»، به «چرخش بالایی» کتف کمک میکند. در طول ابداکشن بازو، عضله سراتوس انتریور با اعمال نیرو به زاویه تحتانی کتف، آن را به سمت بالا و خارج میچرخاند.
در «ریتم اسکاپولوهومرال»، عضله سراتوس انتریور نقش کلیدی دارد. برای هر 15 درجه ابداکشن گلنوهومرال، 10 درجه حرکت در «مفصل اسکاپولوتوراسیک» رخ میدهد که عمدتا توسط این عضله کنترل میشود. این امر برای حفظ «سطح گلنوئید» در وضعیت مناسب نسبت به «سر هومروس» ضروری است.
از نظر «کینتیک»، عضله سراتوس انتریور با ایجاد گشتاور حول محور عمودی کتف، باعث «پروتراکشن» میشود. همچنین با اعمال نیرو به زاویه تحتانی کتف، گشتاور لازم برای چرخش بالایی را فراهم میکند.
در «فاز کوکینگ» پرتاب، عضله سراتوس انتریور با «رترکشن» و «چرخش پایینی» کتف مخالفت میکند. در «فاز شتاب»، این عضله با «پروتراکشن» و «چرخش بالایی» کتف، به انتقال انرژی از تنه به اندام فوقانی کمک میکند.
عضله سراتوس انتریور همچنین در «کنترل اکسنتریک» حرکت کتف نقش دارد. این عملکرد در فعالیتهایی مانند پایین آوردن آهسته بازو یا کنترل ضربه در ورزشهای رزمی اهمیت دارد. علاوه بر این، عضله سراتوس انتریور از نظر «استئوکینماتیک» با حفظ تماس مداوم کتف با قفسه سینه، از «دیسکینزی اسکاپولار» جلوگیری میکند. این امر برای عملکرد بهینه «مفصل گلنوهومرال» و پیشگیری از آسیبهای شانه حیاتی است.
آسیبهای عضله سراتوس انتریور
آسیبهای عضله سراتوس انتریور میتواند به صورت مستقیم یا غیرمستقیم رخ دهد. یکی از شایعترین آسیبها، «سندرم درد میوفاشیال سراتوس انتریور» است که معمولا در اثر «میکروتروماهای» مکرر ایجاد میشود. این وضعیت میتواند منجر به تشکیل «نقاط ماشهای» در عضله شود.
«فلج عضله سراتوس انتریور» یکی دیگر از آسیبهای مهم است که معمولا در اثر آسیب به «عصب توراسیک طویل» رخ میدهد. این وضعیت منجر به «بالزدگی کتف» میشود که در آن زاویه داخلی کتف از قفسه سینه فاصله میگیرد.
همچنین «پارگی عضله سراتوس انتریور» نیز میتواند در اثر «تروماهای» شدید یا استفاده بیش از حد رخ دهد. این آسیب معمولا در ورزشکارانی که درگیر فعالیتهای پرتابی یا ضربهای هستند، دیده میشود. از طرفی، «سندرم گیرافتادگی شانه» نیز میتواند در اثر ضعف یا عدم تعادل در عملکرد عضله سراتوس انتریور ایجاد شود. این وضعیت میتواند منجر به «دیسکینزی اسکاپولار» و اختلال در «ریتم اسکاپولوهومرال» شود.
دلایل بروز آسیبهای سراتوس انتریور
عوامل متعددی میتوانند منجر به آسیب عضله سراتوس انتریور شوند. «پوسچر نامناسب» مزمن، به ویژه در افرادی که ساعات طولانی پشت میز مینشینند میتواند باعث کشیدگی مداوم و ضعف تدریجی این عضله شود.
از سویی، «سندرم کراس فوقانی» که با کوتاهی عضلات قدامی قفسه سینه و ضعف عضلات خلفی همراه است، میتواند عملکرد عضله سراتوس انتریور را مختل کند. دلایل دیگری نظیر «اختلالات نوروژنیک» مانند «نوریت براکیال» یا «رادیکولوپاتی گردنی» نیز میتوانند عصبرسانی به عضله سراتوس انتریور را تحت تأثیر قرار دهند. همچنین، «سندرم خروجی توراسیک» با فشار بر «شبکه براکیال» میتواند منجر به ضعف این عضله شود.
«تغییرات دژنراتیو» در ستون فقرات گردنی یا «دیسکهای بین مهرهای» قادرند با فشار بر ریشههای عصبی، عملکرد عضله سراتوس انتریور را مختل کنند. علاوه بر این، «بیماریهای التهابی سیستمیک» مانند «آرتریت روماتوئید» یا «لوپوس» میتوانند با درگیر کردن مفاصل و بافتهای اطراف شانه، عملکرد این عضله را تحت تأثیر قرار دهند. همچنین «اختلالات متابولیک» مانند «دیابت» نیز میتوانند با ایجاد «نوروپاتی محیطی» بر عملکرد عضله سراتوس انتریور تأثیر بگذارند.
بهترین حرکات برای تقویت عضله سراتوس انتریور
تقویت عضله سراتوس انتریور برای عملکرد بهینه شانه و پیشگیری از آسیبها ضروری است. در ادامه، چهار حرکت مؤثر برای تقویت این عضله معرفی میشوند:
شنای پلاس «Push-up Plus»
این حرکت با انجام یک شنای معمولی شروع میشود. در انتهای حرکت، فرد باید کتفها را به سمت جلو هل دهد تا «پروتراکشن» کامل ایجاد شود. این حرکت «فعالسازی» عضله سراتوس انتریور را به حداکثر میرساند.
پانچ سراتوس «Serratus Punch»
در حالت ایستاده یا خوابیده، بازو را مستقیم به جلو حرکت داده و سپس با فشار به جلو، کتف را از تنه دور کنید. این حرکت «ایزومتریک» عضله سراتوس انتریور را تقویت میکند.
بالا بردن شانه روی سطح شیبدار «Incline Shoulder Raise»
روی یک نیمکت شیبدار دراز کشیده و دستها را مستقیم بالای سر ببرید. سپس با حفظ «اکستنشن» آرنج، بازوها را بالا ببرید تا از سطح بدن جدا شوند.
چرخش خارجی شانه در حالت پروتراکشن «External Rotation with Protraction»
با استفاده از «کش مقاومتی»، در حالی که کتفها را به جلو هل میدهید، چرخش خارجی شانه را انجام دهید. این حرکت عضله سراتوس انتریور را در یک الگوی عملکردی تقویت میکند.